پرورش گاو در اوراسیا

تاریخ: 11 دی 1348, 03:30
شکایت

پرورش گاو در اوراسیا


گسترش پرورش گاو در آسيا و اروپا همان­قدر که متأثر ازخاورمیانه بوده است، بهمان میزان نیز تحت تاثیر تهاجم گله­دار کوچ­رو جلگه­هاي اوراسيا بوده است. اين تهاجم­ها در حدود 4 هزار سال قبل از ميلاد مسيح شروع شد. زماني که گله­داران اسب­سوار، کشاورزان عصر نوسنگي اروپايي را شکست دادند و با خود رسوم پرورش گاو بر روي جلگه­ها را به اين منطقه آوردند. کشاورزان اروپايي تا آن زمان مزرعه­داراني ساکن بودند که تعداد اندکي دام نگهداري مي­کردند و غلات پرورش مي­دادند. امنيت آن­ها از طريق سرمايه­گذاري بر روي زمين، باز گرداندن مواد مغذي به خاک و بارور کردن آن و تجارت بين جوامع کوچک تأمين مي­گرديد.


گاو نقش حياتي در مذهب براي قرباني کردن و به عنوان يک کالاي تجاري ايفا مي­کرد. در بسياري از کشورهاي اروپايي لغت “Cattle” (گاو) مترادف با“Capital”  (پايتخت) است. مقاومت مردم شبه­جزيره ايتاليا در برابر تجاوز روم تحت لقای پرچم گاو که با فرهنگ آن­ها ارتباط تنگاتنگي دارد صورت مي­گرفت، لغت “Italy” (ايتاليا) به معني سرزمين گاو است. زماني که مردم جلگه­ی آسيا به اروپا هجوم آوردند پيشرفت­هاي فرهنگي اندکي را با خود به همراه داشتند. اما رفتار جنگجويانه جديدي را به اين مناطق آوردند. در اين آداب جديد، امنیّت به همراه قابليت حرکت سريع (اسب سواري) و عدم تابعيت از جاي خاصي اهمیت داشت. از جنگجويان انتظار مي­رفت از گاوها سلب مالکيت کنند تا با قرباني کردن گاو خدايگان را خشنود گردانند. تجلي اين جنگجويان خصوصاً در غرب اروپا به وضوح مشخص بود. در آنجا نوادگان سلتيک گله­داران ارواسيايي فرهنگ قدرتمندي را بر اساس گله­داري پايه­ريزي کردند. برخي مورخين بر اين باورند که اين امر باعث شد اقوام بريتانيا و شبه­جزيره ايبري تمايل به سکني گزيدن و تشکيل جامعه پيدا کنند. 


جنگجويان جلگه­هاي آسيا به هندوستان هم کوچ کردند. جايي که گاو از اهميت مذهبي بالايي برخوردار گشت. در هندوستان تراکم جمعيت کم بود و قبل از اين­که گاو اهلي بطور وسيعي نگهداري شود جنگل­ها مناطق وسيعي را در بر می­گرفتند. با رشد جمعيت، افزايش توليد محصولات کشاورزي بطور ناگزیری به استفاده از گاو وابسته گشت. بنابراين امکان استفاده از گوشت گاو براي همه مقدور نبود زيرا گاوهاي نر براي نيروي کار و گاوهای ماده براي توليد نسل و همچنين نیروی کار استفاده مي­شدند. مصرف گوشت گاو به اقشار سطح بالاي جامعه خصوصاً فرقه برهمن محدود گشت و به همين طريق يک نظام طبقاتي محکم و سخت­گير به وجود آمد. زماني که افزايش جمعيت بيش از پيش مصرف گوشت گاو را محدود کرد قوانين محکمي به وجود آمد تا مصرف گوشت گاو را بطور کامل ممنوع کند.


در هيچ کجا مشکلات سيستم­هاي پرورش گاو در کشورهاي در حال توسعه بهتر از هند نمايان نيست. هندوستان يکي از بالاترين جمعيت­هاي سرانه گاو را در دنيا دارد. اين کشور پهناور مي­بايست با فشار افزايش جمعيت و نياز نگهداري سيستم­هاي پرورش گاو بدون بازده به خاطر دلايل مذهبي دست و پنجه نرم کند. امروزه گاو در هندوستان نقش گندخواري پيدا کرده و کمتر با انسان بر سر منابع غذايي رقابت مي­کند. کمتر از 20 درصد غذاي گاوهاي هند براي انسان مناسب است. بيشتر غذاي آنان یا از محصولات­فرعي صنايع غذايي انساني است و يا در زمين­هايي رشد کرده که نمي­توانند براي غذاي انسان کشت شوند. گاوها در هند جزء با ارزشي از اقتصاد کشاورزي شده­اند اما دو معضل باقي است. اولاً، عدم امکان کشتار گاوها که باعث نگهداري از گاوهاي بيمار و ناتوان مي­شود، هر چند تعدادي از گاوها به مسلمانان فروخته مي­شوند چون ذبح گاو بر خلاف باورهاي ديني مسلمانان نيست. بسیاری از گاوهای هندی با جستجو در کوچه­های اطراف اجتماع­های انسانی، که جمع­آوری زباله ندارند، مقادیر قابل توجهی پلاستیک می­خورند. ثانیاً، افزايش جمعيت دام منجر به چراي بي رويه برخي چمن­زارها شده است. چمنزارهايي که در اثر قطع جنگل­هاي پهناور هندوستان به وجود آمده بودند. زمين­هاي قابل کشت به ميزان بيش از 1 درصد در سال کاهش مي­يابند، در همین حال، جمعیت دامی در نیمه‌ی دوم قرن بیستم بیش از 50 درصد افزایش داشت. برخي از مناطق که براي چراي گاو استفاده مي­شوند مي­توانند براي کشت غذاي انسان مورد بهره­برداري قرار گيرند، اما به دليل موقعيت اجتماعي بالايي که گله­داران بزرگ دارند به توسعه چمنزار روي آورده تا بتوانند گله­هاي بزرگ خود را تأمين کنند. از طريق شخم خطی و کانال کشي، خاصيت حفظ آب اين زمين­ها بهبود مي­يابد. از کودهاي فسفر و ازت در مقادير بيشتر استفاده مي­شود. در برخي مناطق براي استفاده بهينه از منابع چمنزار، لگوم­ها را به چمنزار اضافه مي­کنند زيرا اين گياهان مي­توانند مقادير قابل توجهي نيتروژن به خاک اضافه کنند. بهترين روش براي اين کار کشت مخلوط است تا باعث بهبود استفاده از منابع آب و مواد معدني شود.


در طول تاریخ، حصارکشی زمین­های چرا روش مهمی برای کنترل حرکت و تغذیه گاو بوده است. حصارکشی در انگلستان در قرن 12 پس از میلاد آغاز گردید و در قرن 18 بدلیل تقاضای جمعیت درحال رشد سرعت بیشتری به خود گرفت. حصارکشی زمین تضمینی در برابر چرای مفرط نیست و زمین اضافه­ای ایجاد نمی­کند، اما ابزار مدیریتی مؤثری است که به دامدار اجازه­ می­دهد از منابع غذایی موجود به خوبی بهره ببرد. سوزاندن کنترل شده‌ی درختان و گیاهان هرز ابزار مدیریتی دیگری است که امکان معرفی گیاهان پربارتر را فراهم می­کند. در گذشته­ها، رها کردن دوره­ای زمین آیش برای ایجاد ذخایر علوفه اجازه می­داد ذخایر خاک تجمع یابد و منبع علوفه جوابگوی تعداد دام باشد. هرچند، با افزایش جمعیت این روش هم بسیار نادر شده و اغلب کنترل کافی بر تعداد گاو وجود نداشته، منابع چرا بطور مفرط استفاده شده و توانایی تولید علوفه کاهش یافته است.


توسعه مستعمرات

در اسپانيا اهميت ايدئولوژيکي گاو ريشه در فرهنگي دارد که ابتدا توسط مهاجمين سلتيک و سپس توسط رومي­ها به اين کشور آورده شد. گاوبازي بیانگری از آزمودن قدرت بين انسان و نيروهاي طبيعت است. مصرف گوشت گاوي که در دشت­هاي اسپانيا پروار شده همواره معروف و رايج بوده است اما به دليل آب و هواي گرم تا مدت­ها مجبور بودند به گوشت، نمک و ادويجات اضافه کنند تا از فساد سريع آن جلوگيري شود. زماني که کريستف کلمبس براي يافتن مسيري کوتاه­تر به شرق راهي اقيانوس شد، چيزي يافت که براي صنعت گاو از اهميت بسيار بالايي برخوردار بود. سرزمين بکر دنياي جديد داراي چراگاه­هايي بود که از لحاظ کيفيت نسبت به چراگاه­هاي مناطق خشک مرکزي اسپانيا برتري داشت و براي پروار گاو بسيار مناسب بود و همين امر راه را براي سکني گزيدن در بیشتر مناطق آمریکا هموار کرد. از آن­جا که گاو لانگ هورن هيچ شکارچي طبيعي نداشت به سرعت تکثير يافت و تا سال 1870 بيش از 13 ميليون گاو فقط در مراتع آرژانتين وجود داشت. اصلي­ترين صادرات آمريکاي جنوبي گوشت نمک­سود و پوست گاو بود. در اواخر قرن 19 حمل و نقل سردخانه­اي امکان ارسال لاشه به اروپا را فراهم کرد تا از اين طريق جوابگوي افزايش تقاضا در اروپا باشد. اکثراً توليد در مزارع بزرگ يا هاسيندا صورت مي­گرفت و در برخي مناطق همچنان بدين صورت است، بنابراين سيستم توليد و سود حاصل از آن در کنترل تعداد محدودي خانواده بود. انحصاري بودن فروش توليدات کشاورزي در شبه جزيره ايبري و جوامع وابسته به آن­ها باعث شورش مکرر رعيت­ها مي­شد که يادآور شورش­هاي قرون وسطي در اروپا و شورش­هاي اخير يعني دهه 1970 در پرتغال است. جديدترين شورشي که در آمريکاي جنوبي رخ داد تا حدودي ناشي از فقر کارگران مزرعه، يا کمپسينوها در شيلي در اوايل دهه 1970 بود. 


یکی دیگر از مهاجرت­های وسیع مرتبط با گاو گوشتی، در آمریکای شمالی، با انقلاب صنعتی شروع شد، که موجب رفاه یک طبقه‌ی متوسط جدید انگلیسی شد و آنها توانایی مالی مصرف گوشت گاو را بطور منظم پیدا کردند. در قرون وسطی اشراف انگلیسی برای مصرف بیش از حد انواع گوشت، خصوصاً گوشت گاو شهرت یافته بودند. تازه به دوران رسیده­های قرن نوزدهم نیازمند انتخاب قطعات بزرگتر گوشت بودند، و پرورش دهندگان انگلیسی گاوهای کوچکتر و با اندام مناسب­تر را در برابر لانگ­هورن، که در اين زمان در آمريکاي جنوبي متداول شده بود انتخاب کردند. در نتيجه نژادهايي مانند هرفورد بوجود آمدند که در دو فصل چرا پروار مي­شدند. برخلاف گاوهاي بزرگ­تر که ممکن بود پروار آنها تا 3 سال به طول انجامد. يکي از ارکان اصلي در توسعه نژادهاي انگليسي رابرت بيکول بود، که برای اولین بار بجاي انتخاب گاو   بر اساس توليد دو منظوره گوشتي شيري، آنها را بر اساس توليد گوشت انتخاب مي­کرد.


در اواخر قرن 19 پيشگامان انگليسي و آمريکايي به دليل افزايش تقاضا براي گوشت گاو خصوصاً در اروپا در جستجوي چراگاه­هاي جديدي براي گاو بر آمدند. مراتع غربي که قسمت عمده­ی بخش مرکزي ايالات متحده را تشکيل مي­داد زيستگاه حدود 4 ميليون بوفالو بود که در حدود 15 هزار سال در اين مناطق آزادانه زندگي کرده بودند. در يک دوره 10 ساله از سال 1865 تا 1875، آمريکايي­ها و تعدادي شکارچي اروپايي بطور سيستماتيک بوفالوها را قتل عام کردند که عمدتاً به خاطر پوستشان آن­ها را شکار مي­کردند. چون پوست بوفالو به علت الاستيسيته بيشتر گران­تر از پوست گاو بود. شايد کشتار بوفالوها بطور تصادفي به مطيع­سازي سرخ­پوستان بومي کمک کرد، زيرا بومي­هايي که وسيله­ی معاش آن­ها از بين رفته بود حال براي تأمين منابع نيازمند مهاجرين بودند. بسياري از بومي­ها به قتل عام بوفالوها کمک کردند و سپس براي امرار معاش به کشاورزي روي آوردند. بنابراين يک سيستم مديريت مراتع که به مدت چندين هزار سال از طرف سرخ­پوستان نگهداري شده بود تقريباً یک شبه نابود گرديد.


سيستمي که جايگزين آن شد از خارج تأمين مالي مي­شد، خصوصاً از انگليس که هزينه­ی خريد گله­ی گاو، توسعه خطوط راه­آهن و بعداً حمل و نقل يخچالي را مي­پرداخت. اشغال مراتع توسط گله­داران به واسطه يک اختراع ساده تسهيل گرديد. سيم خاردار که گاوچران­ها هر چقدر زمين در توانايي مديريتي خود مي­ديدند تصاحب مي­کردند. زمين­هاي مرتعي عمومي نيز در آن دوران همانند امروزه به مقاديري بسيار پايين­تر از ارزش بازار اجاره داده مي­شد. در بیشتر قسمت­های شمال استرالیا نیز چنین گسترشی اتفاق افتاد، هرچند در آنجا بیشتر در طول قرن بیستم رخ داد، این زمانی بود که روش­های مزرعه­داری برای مناطق گرمسیری و تحت گرمسیری توسعه یافته بودند و پرورش گوسفند در این مناطق نامناسب شناخته شده بود. بسیاری از بومیان استرالیایی بدلیل تلفات زیاد ناشی از بیماری و مطیع شدن اجباری به کار در مراکز بزرگ پرورش گاو مشغول شدند. در سال 1986 زمانی که دولت مدیران گاوداری­ها را مجبور ساخت به کارگران دستمزد بدهند، کارگران ایستگاه­هایی را که تا پیش از این به جای دستمزد غذا، پوشاک و محل اسکان به کارگران می­دادند و حال در دادن دستمزد ناتوان بودند یا سر باز میزدند ترک کردند.


ايالات متحده از لحاظ قدرت و موقعيت به يکي از ابرقدرت­هاي جهان تبديل شد و بريتانيا نزول کرد. با اين افزايش ثروت، تقاضا براي گوشت گاو در داخل نيز افزايش يافت. بنابراين به جاي اين­که گاوها مراحل پاياني پروار را در روي مرتع سپري کنند به گاوداري­هاي ايالات جنوبي فرستاده مي­شدند تا در آن­جا با جيره­هايي بر پايه غله، مراحل پاياني پروار را سپري کرده و چاق شوند.




لینک کوتاه مطلب: https://mehreganroshd.com/?newsid=21


به اشتراک بگذارید:

مطالب مشابه



تمامی حقوق برای مهرگان رشد محفوظ است.
انصراف