سل گاوی
تاریخ: 11 دی 1348, 03:30سل گاوی
اين بيماري معمولاً سبب عفونت موضعي در گرههاي لنفاوي و خصوصاً در دستگاه تنفسي ميگردد. البته در صورتي که شناسايي نشود ميتواند به ديگر اعضاي بدن مثل غده پستاني نيز انتقال يابد (کربس و همکاران، 1997). در برخي موارد نيز در گرههاي لنفاوي دستگاه گوارش يافت ميشود اما مقدار لازم براي عفونت گوارشي بسيار بيشتر از مقدار آن براي عفونت تنفسي است که در آن اگر يک ارگانيسم به محل درستي برسد ممکن است براي ايجاد عفونت کافي باشد. ارگانيسم مسئول مايكوباكتريوم بوويس است که مسئول چندين هزار مرگ در انگليس بود، خصوصاً زماني که کودکان شير گاوهاي مبتلا را مصرف ميکردند.
در قرن بيستم، استفادهی گسترده از پاستوريزاسيون، سطح ابتلاي انسانها را کاهش داد و فقط آنهايي که در تماس مستقيم با گاوهاي مبتلا بودند در خطر ابتلا قرار ميگرفتند. علاوه بر این، در انگلیس به دنبال تست پوست سرویکس، که پاسخ التهابی پوست به مايكوباكتريوم بويس را با مايكوباكتريوم آویوم مقایسه میکند، برنامهای برای تست توبرکولین گاوها از لحاظ واکنشپذیری مايكوباكتريوم بويس از دههی 1930 آغاز گردید. از آن زمان به بعد در تمامی مناطقی که شیوع آن زیاد بود این تست اعمال گردید، و معمولاً گاوهای مبتلا کشتار میشوند. در انگلیس این برنامه ابتدا به صورت داوطلبی انجام میگرفت، اما در سال 1950 یک برنامه اجباری معرفی گردید و تا به امروز نیز ادامه دارد. این برنامه تا سال 1970 میزان شیوع را به مقدار 1/0 درصد در هر گله رساند اما، از آن زمان تا به حال، میزان آن دوباره رو به افزایش است، که نشان میدهد حذف کامل یک بیماری کار سادهای نیست.
تعداد گلههایی که مبتلا به این ارگانیسم هستند از اواخر دههی 1980 تا به امروز به سرعت افزایش یافته، بنابراین در حال حاضر در مقایسه با اوایل قرن بیستم، که بیماری به عنوان جدیترین مشکل سلامتی در گاو شناسایی شد، تعداد حیوانات بیشتری مبتلا به این ارگانیسم هستند. این افزایش شیوع با جابجایی بیشتر گاوها مرتبط است، خصوصاً بعد از شیوع بیماری تب برفکی در انگلیس در سال 2001 که خرید و تجدید گله را ضروری ساخت، و شاید دليل اين افزايش، افزايش جمعيت يک ميزبان واسطه باشد، گورکن، که توسط مسئولين شکار تحت کنترل بود. افزايش استفاده از سيلوي ذرت و جيرههاي کامل در مزارع پرورش گاو شيري نيز ميتواند علت افزايش جمعيت آن باشد. گاوها احتمالاً از طريق بو کردن گورکنهاي مرده يا در حال مرگ يا از طريق مدفوع يا ادرار آلوده در چراگاه به اين بیماري مبتلا ميشوند.
تست گاوها قبل از جابجایی و جداکردن گاوها از گورکنها اصليترين اميد کنترل بيماري میباشد. در مناطقی از اتحادیه اروپا که شیوع این بیماری در آنها زیاد بود در سال 2005-2006 تست حیوان پیش از نقل و انتقال اجباری شد. ميتوان با حصارکشي اطراف محوطه گورکنهاي و جلوگيري از چراي شديد در مناطق اشغال شده توسط گورکنها تا از اين طريق از چراي دام در اطراف مدفوع خودشان جلوگيري شود. ممانعت از استفاده گورکنها از ذخاير خوراک گاوها، کارآمد بودن کشتار گورکنها مورد تردید است و دولت بدلیل مخالفت عموم مردم آن را نپذیرفته است. در مناطق پرخطر مثل انگليس و ایرلند اولويت اصلی این است که بايد ايمني زيستي دامداريها در سطح بالايي حفظ شود.
اين تهديد جديد عليه جمعيت گاوي در زماني بروز کرده که جامعه بشري نسبت به مواردي چون استفاده از تله يا گاز براي کشتن گورکنها بسيار حساستر هستند. گورکن حیوان بومی انگلیس است و بسیار مورد علاقه مردم میباشد، در مقابل پاسم در نیوزیلند یک میزبان واسطه بیماری است که بومی آن کشور نبوده و کشتن آن آزاد است. بنابراين، در حال حاضر بيشتر بر ارتقاي دامداري و توليد واکسن تأکيد ميشود تا کشتن گورکنها. به علاوه، گاوهايي که در گلههاي مستعد هستند بايد بصورت سالانه آزمایش شده و مبتلايان حذف شوند. به هر حال بسته به شدت بيماري در منطقه، تعداد تستها از 1 تا 4 سال يکبار متغير است. حساسيت تست توبرکولين حدود 90 درصد است و اختصاصي بودن آن حتي از اين مقدار نيز ببيشتر است. بعيد است که افزايش تکرار تستها سبب کاهش شيوع بيماري گردد، اما يک تست خوني جديد که از گاما اينترفرون استفاده ميکند، 10 درصد از مواردي که ممکن است از شناسايي شدن توسط تست توبرکولين در امان مانده باشد را شناسايي ميکند.
انتقال اين بيماري از گاوي به گاو ديگر به وسیله سياست تست و کشتار محدود شد، چون این روش از ورود بيماري به مرحله شديد که در اين مرحله بيماري گاوها به شدت مسري شود جلوگيري ميکند. دورهی کمون بيماري معمولاً حدود 6 ماه است، البته مقداری دفع ارگانيسم در مراحل اوليه عفونت اتفاق میفتد. انتقال از گاو به گاو در اثر جابجایی و در گلههای مجاور معمول است. این انتقال بیشتر از طريق گاوهاي نر خريداري شده خطر فزآينده است (گريفين و دلان ، 1995)، که ممکن است مربوط به استرسي باشد که طي حمل و نقل تحمل مي کنند( نولز، 1999).
توبرکلوز گاوی و ديگر بيماريهاي مايکوباکتريايي گاو مثل بيماري جان ( هاچيستون، 1998) زماني که شرايط نگهداري نامطلوب باشد و گاو تحت استرس قرار گيرد بيشتر احتمال بروز دارند. تماس با مدفوع احتمالاً راه مهمي براي انتقال است و درسيستمهاي نگهداري امرورز با کف فرسوده و پس از پخش فاضلاب در چراگاهها مکرراً اتفاق ميافتد. گسترش چنين بيماريهايي ممکن است نهايتاً سبب گردد دامداران به دنبال روشهايي براي جدا کردن گاو از مدفوع باشند. روش هایي مانند کفپوشهاي نردهاي يا پاک کردن مرتب راهروها به صورت خودکار.
در نهايت، همانند بسياري از بيماريهاي گاو در اين مورد نيز عامل ژنتيکي در ارتباط با حساسيت به بيماري وجود دارد. برخي لاينها بطور خاص مستعد ابتلا هستند و برنامهی اصلاح نژادي ميتواند حساسيت گاوها را کاهش داده و به کنترل بيماري کمک کند. روشي که در جامعه مقبولتر از کشتار ميزبان واسطه ميباشد( فيليپس و همکاران ، 2000).
لینک کوتاه مطلب: https://mehreganroshd.com/?newsid=24