اثر توکسین بایندر بر کاهش اثرات مسمومیت آفلاتوکسین B1 در جوجه های گوشتی

تاریخ: 11 دی 1348, 03:30
شکایت
افلاتوکسین گونه‌ای از مایكوتوكسین‌هایی که به‌طور طبیعی همه جا هست و بطور مداوم در مواد تشکیل‌دهنده خوراك وجود دارد (منافی و همکاران، 2009). آفلاتوکسین‌ها متابولیت‌های ثانویه تولید شده توسط قارچ‌های Aspergillus flavus و Aspergillus parasiticus هستند (اسمیت و همکاران ، 1995). آفلاتوکسین B1 رایج‌ترین سم در غلات مورد استفاده در جیره‌هاست. افلاتوکسین B1بیشترین سمیت را در بین انواع مایکوتوکسین دارد (سوئینی و دابسون، 1998)، موجب ضررهای شدید اقتصادی مانند سرکوب سیستم ایمنی، رشد ضعیف و کاهش بازده خوراک، افزایش مرگ و میر، کاهش تولید تخم‌مرغ، مشکلات پا، خسارات جبران ناپذیرکبد و لاشه می‌شود (سلیمان و همکاران، 2008، یاریو و همکاران، 2009). با این حال، ممکن است بقایای مایکوتوکسین‌ها در بافت پرندگان و تخم‌مرغ یافت شوند (پندی و چاوهان، 2007) و به‌ویژه به‌عنوان یک خطر بالقوه برای سلامتی انسان اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کنند. شکل 1 نشان دهنده آفلاتوکسین در ذرت است. استفاده از جاذب‌ها که با تبادل یون‌ها عمل می‌کند و مولکول مایکوتوکسین را به دام می‌اندازد و از جذب آن توسط دستگاه گوارش جلوگیری کرده، در نتیجه برای حیوان خنثی و بی اثر خواهند شد.

اثر توکسین بایندر بر کاهش اثرات مسمومیت آفلاتوکسین B1 در جوجه‌های گوشتی

گفته می‌شود آلومینوسیلیکات‌ها به‌طور انتخابی فقط به مولکول‌های مایکوتوکسین متصل می‌شوند که دارای گروه‌های عملکرد قطبی اتمی هستند. NAC (N- استیل سیستئین) می‌تواند اثرات محافظتی در برابر حمله جهش‌زایی AFB1 توسط میزان گلوتاتیون داخل سلولی، کم رنگ کردن اثرات فعال این مایکوتوکسین‌ها، تحریک‌کننده فعالیت آنزیم در تعامل با AFB1 داشته باشد (دی فلورا و همکاران ، 1985). در تحقیق که توسط خلیل و همکاران (2019) با 720 جوجه یک روزه مخلوط هر دوجنس (نر و ماده) در 8 تیمار و 3 تکرار صورت گرفت. پرندگان به طور تصادفی به تعداد30 عدد در هر پن قرار گرفتند. تیمار اول تیمار کنترل با جیره پایه بود و تیمارهای دوم تا هشتم بر اساس جیره پایه و مکمل بودند. تیمار دوم حاوی 100 میلی‌گرم/کیلوگرم  NAC، تیمار سوم حاوی (5 گرم/کیلوگرم) HSCAS به تنهایی، تیمار چهارم حاوی (100 میلی‌گرم/کیلوگرم)  NACبعلاوه (5 گرم/کیلوگرم) HSCAS، تیمار پنجم حاوی (1میلی‌گرم/کیلوگرم)  AFB1برای42روز، تیمار ششم حاویAFB1 بعلاوه (100میلی‌گرم/کیلوگرم) NAC، تیمار هفتم حاویAFB1 بعلاوه (5 گرم/کیلوگرم)  HSCASو تیمار هشتم حاویAFB1  بعلاوه (100 میلی‌گرم/کیلوگرم) NACو (5 گرم/کیلوگرم) HSCAS. تغذیه رژیم AFB1 میزان BWG را 47/21 درصد، FI را 79/13 کاهش داد و موجب ضعیف‌تر شدن FCR با 77/9٪ در پایان دوره آزمایشی شد. آفلاتوکسین می‌تواند اختلال در عملکرد کبد و پروتئین، متابولیسم لیپید و کربوهیدرات همچنین ممکن است کارایی رشد و سلامت کلی را مختل کند (میازو و همکاران، 2000، اورتاتاتلی و اوگوز، 2001). در تحقیق خلیل و همکاران (2019)، استفاده همزمان ازNAC  (N- استیل سیستئین) و یا HSCAS (سدیم کلسیم آلومینوسیلیکات هیدراته) این تغییرات را به حداقل رسانده است، این نشان دهنده اثر این مواد افزودنی در جلوگیری اثرات سوء تغذیه‌ای این آفلاتوکسین است. NAC منبع بسیار عالی گروه‌های سولفیدریل است و می‌تواند سنتز GSH را تقویت کند، سم‌زدایی و عملکرد را به راحتی ارتقا دهد و به‌عنوان رفتگر رادیکال آزاد به‌طور مستقیم باشد (دی فلوراو همکاران ، 1985 ؛ لانست، 1991). خلیل و همکاران (2019) نشان داد که عملکرد رشد جوجه‌های گوشتی تغذیه شده در رژیم های AF با مصرف مکمل HSCAS بهبود یافتند، نتایج این مطالعه با کوبنا و همکاران (1990) مکانیسم پیشنهادی برای جذب شیمیایی AF HSCAS ایجاد سیستم کمپلکس کربونیل AF B است با حاشیه ناهماهنگ یون‌های آلومینیوم در HSCAS که مایكوتوكسین را قادر به خروج بی‌خطر برای حیوان می‌سازد سازگار است (فیلیپس و همکاران ،1990). رژیم غذایی NAC به همراه AFB1 باعث کاهش شدت AFB1  بر روی پروتئین کل، آلبومین و گلوبولین سرم توسط 78/69 ،82/81 و 90/61 درصد می‌شود در حالی که HSCAS با این اعداد90/66، 64/63 و 05/69 درصد از آن محافظت می‌کند، علاوه بر این در تحقیق خلیل و همکاران (2019)،NAC  به همراه HSCAS  نشان دهنده بیشترین میزان، در مقایسه با رژیم غذایی AFB1بود. داده‌های تحقیق خلیل و همکاران (2019) نشان داد که مکمل NAC ویا HSCAS اثرات AFB1 را با تغییرات GSH-Px ، SOD،CAT  و مالون‌دی‌آلدئید (MDA) کاهش داد. با خوردن آفلاتوکسین، افزایش پراکسیداسیون لیپید ممکن است به دلیل شروع پراکسیداسیون لیپیدها باشد که منجر به تجمع تدریجی هیدروپراکسیدهای چربی در غشاهای پلاسما، تحت فشار یا شرایط سمی می‌شود که سپس به MDA (مالون دی الدئید) تجزیه می‌شود (کندیل و ابو السعد ، 2005). با این وجود، کاهش فعالیت سوپراکسید دیسموتاز (SOD)  برای AF مشاهده شده است که ممکن است بستگی به بلعیدن اجزای بسیار فعال در حین تبدیل به  H2O2 باشد که دلیل آن تأثیر AFsاست (کوخان و همکاران؛ 2005 و عبدالوهاب و آلی ، 2003). رژیم‌های غذایی آلوده همراه با NAC و HSCAS کاهش قابل توجهی در باقیمانده های  AFB1( 012/0 و 091/0 میکروگرم/ کیلوگرم) در کبد داشت، در حالی که مکمل NAC به علاوه HSCAS هیچ باقیمانده AFB1 در مقایسه با گروه AFB1 در کبد تشخیص داده نشد. مطالعه تحقیق خلیل و همکاران (2019) در مورد باقیمانده آفلاتوکسین با گزارش‌های قبلی که گفته شده غلظت AFB1 در کبد بالاتر از بافت‌های عضلانی است مطابقت دارد (بنتوی هوک و همکاران،1998). خلیل و همکاران (2019) ثابت کردند که ادغام NAC و یا HSCAS در رژیم غذایی در زمان قرار گرفتن در معرض AFB1 باعث کاهش ماندگاری  AFB1کبد می‌شود. این یافته نشان می‌دهد که اثرات محافظتی HSCAS ممکن است به دلیل توانایی آن در هدایت شیمیایی جذب AFB1 در دستگاه گوارش باشد، که توانایی‌های زیستیAFB1 را کاهش می‌دهد.


نتیجه گیری کلی

به نظر می‌رسد ارتباط مستقیمی بین مصرف آفلاتوکسین در رژیم غذایی و بروز سرطان کبد در کشورهای در حال توسعه وجود دارد. همچنین منجر به تلفات قابل توجه بر سلامتی حیوانات می‌شود. نتایج این تحقیقات نشان می‌دهد که  N- استیل سیستئین و یاHSCAS  می‌تواند یک عامل محافظتی احتمالی برای جلوگیری از تغییر در پارامتر اکسیداتیو منفی ناشی از آفلاتوکسین B1 باشد. از این رو، امروزه برای سلامتی حیوانات و انسان‌ها برنامه منظم آزمایش خوراک دام و دیگر فاکتورهای محیطی برای آلودگی قارچ ها و مایكوتوكسین‌ها امری مهم می‌باشد و استفاده از مواد افزودنی خوراكی توکسین بایندرها یک تقاضای حیاتی است.




لینک کوتاه مطلب: https://mehreganroshd.com/?newsid=31


به اشتراک بگذارید:

مطالب مشابه



تمامی حقوق برای مهرگان رشد محفوظ است.
انصراف